سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمندان حاکم بر مردم اند . [امام علی علیه السلام]
::تعداد بازدید کنندگان::

210973

::بازدید امروز::

8

::بازدید دیروز::

16

 
::اوقات شرعی ::

 
::درباره خودم::
شهدا - کهف الشهدا
سید موسوی
خداوندا روزی شهادت می خواهم که از هم چیز خبری هست الا شهادت
::لینک به لوگوی من::
شهدا - کهف الشهدا
::لینک به پیروان راه شهدا::
::لوگوی وبلاگ پیروان راه شهدا::








































::آوای آشنا::

::وضعیت من در یاهو ::

یــــاهـو

::فهرست موضوعی یادداشت ها ::

بازی روزگار . خرمشهر . شب قدر . فاطمیه . کربلا ، جبهه ، اباعبدالله . ماه رمضان .

::آرشیو ::

شهدا
حدیث درباره شهادت
عمومی
رهبری
بهار 1387
تابستان 1387
پاییز 1387
آذر 1387
دی 1387
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
شهریور 1388
مهر 1388
آبان 1388
آبان 88
آذر 88
بهمن 88
اسفند 88
فروردین 89
خرداد 89
مرداد 89

::جستجوی سریع ::
 :جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

::اشتراک ::

 

نویسنده مطالب زیر:   سید موسوی  

 


  جثه‌ ریزی‌ داشت‌. مثل‌ همه‌ بسیجی ها خوش‌ سیما بود و خوش‌ مَشرَب‌.
  فقط ‌یک‌ کمی‌ بیشتر از بقیه‌ شوخی‌ می‌کرد. نه‌ اینکه‌ مایه‌ تمسخر دیگران‌ شود،
 که‌اصلاً این‌  حرفها توی‌ جبهه‌ معنا نداشت‌. سعی‌ می‌کرد دل‌ مؤمنان‌ خدا را شادکند 
آن‌ هم‌ در جبهه‌ و جنگ‌. از روزی‌ که‌ او به اردوگاه تخریبآمداتفاقات ‌عجیبی‌  رخ داد. 
 لباس های‌نیروهایی که از تخریب برگشته بودن‌ خاکی‌ بود و در کنار ساک هایشان‌ قرار داشت‌، شبانه‌ شسته‌ می‌شد وصبح‌ روی‌ طناب‌ وسط‌ اردوگاه‌ خشک‌ شده‌ بود. 
 ظرف‌غذای‌بچه‌هاهردوسه‌تادسته‌،نیمه‌های‌شب‌خودبه‌خودشسته  ‌می‌شد. 
  هر پوتینی‌ که‌ شب‌بیرون‌ از چادر می‌ماند، صبح‌ واکس‌ خورده‌ و برّاق‌ جلوی‌چادرقرا داشت‌... او  که‌ از  همه‌ کوچکتر و شوختر بود ، وقتی‌ این‌ اتفاقات‌ جالب‌ را  می ‌دید،
 می‌خندید و می‌گفت‌: ـ بابا این‌ کیه‌ که‌ شب ها زورو بازی‌ در می‌آره‌ و لباس‌ بچه‌ها و ظرف‌ غذا رامی‌شوره‌؟و گاهی‌ می‌گفت‌:

«
آقای‌ زورو، لطف‌ کنه‌ و امشب لباسهای‌ منم‌ بشوره‌ وپوتین هام ‌رو هم‌ واکس‌ بزنه‌.»
 
بعد از عملیات‌، وقتی‌ «علی‌ قزلباش‌»  شهید شد ،
 
یکی‌ از بچه‌ها با گریه‌گفت‌: ـ بچه‌ها یادتونه‌ چقدر قزلباش‌ زوروی‌ گردان‌ رو مسخره می‌کرد ... او زورو بود . او زوروگردان‌ بود . من یک شب او را دیدم که مشغول 
 شستن لباس های بچه ها بود وقتی من او را دید خیلی جا خوردم . و به‌ من‌ قسم‌ داد  که‌ به‌ کسی‌ نگم‌.


شهید علی قزلباش


سه شنبه 86/11/23   ساعت 12:44 صبح

نویسنده مطالب زیر:   سید موسوی  

"شهـــــــادت"

 

شهادت شهد شیرین رضای حق است.
شهادت عبارت تمام وکمال اعتماد واعتقاد بخداست.
شهادت تکامل وجودی روح پرخروش و جوشش ،ولی در عین حال مطمئن وآرام شهید است.
شهادت ارث بزرگ اولیـاء خداست.
شهادت نهایت یک حماسه و ایثار است.
شهادت غایت آرزوی رزمندگان راه خداست.
شهادت فریاد رسای اسلام بر ظلم ظالمان است.
شهادت مایة عزت مسلمین است و شهید احیاء کنندة این معناست.
شهادت بهای زحمات ومشقات شهید است.
شهادت قد بلند کردن ،استواری و شکست ناپذیر است .
شهادت قتل در راه خداست.
شهادت مردن نیست بلکه حیاتی دوباره است.
شهادت بانک رحیل تشنگان وصل بخداست و شهید واصل به این معناست.
شهادت بشارت نابودی ظالمان و ستمگران است.
شهادت پیام آور عزت وفتح است.
شهادت اتمام حجت با کافران و ملحدان است .
شهادت فیض عظما و فضلی از جانب خداست.
شهادت وسیلة رسیدن به قرب حق تعالی و وعدة تخلف ناپذیر سبحان
تعالی و قرآن به مؤمنان است.
پس به امید آنروز یعنــی

شهادت

 "شهـــــــادت"

بعونک یا لطیف


دوشنبه 86/11/8   ساعت 12:21 صبح

نویسنده مطالب زیر:   سید موسوی  

(خلاصه ای اززندگی نامه سردار رشید اسلام شهید نجاتی)


تاریخ تولد : 21/1/ 1341  
تاریخ شهادت :21/6/1366

محل شهادت : سردشت ارتفاعات بولفت

تعداد فرزندان : دو دختر ویک پسر

شادی روح این سرادر سپاه اسلام و

تمامی شهدای مظلوم شهر کرمانشاه سه تا صلوات 
             
                              
                  اللهم صل علی محم وال محمد وعجل فرجهم

                    //////////////////////////////////////

شهید والا مقام ابراهیم نجاتی در سال 1341 درخانواده ای مذهبی در یکی از محله های

مستضعف نشین شهر کرمانشاه دیده به جهان گشود.بعد از پایان تحصیلات ابتدایی پدر خودرا

ازدست داد ومسئولیت تامین و  معاش زندگی مادر /برادر/سه خواهرش را به عهده گرفت با

وجود اینکه هنوزسن وسالی از ایشان نگذشته بود به جای پدر زحمت کش خود در قصابخانه

مشغول کار شد و علاوه بر انجام کار سنگین در قصاب خانه درس را رها نکرد وسه سال دوره

راهنمایی را ادامه تحصیل داد تا اینکه به علت فشار سنگین کار و همچنین لزوم حضور دائمی

درسر کار مجبور به ترک تحصیل شد در این مدت سعی و تلاش زیادی می کرد تا جای خالی

پدر را برای برادر/ خواهرانش پر کند و هیچ گاه محبت خود را از انان دریغ نمی کرد .با پیروزی

انقلاب اسلامی او همچون سایر امت حزب الله وارد صحنه های انقلاب شد وبه عنوان فردی

حزب اللهی از هیچ کوشش و تلاشی درجهت ثبات نظام مقدس جمهوری اسلامی دریغ

نورزید.اوفردی بود که درمیان دوستان واشنایان به سخاوتمندی بخشندگی ومحبت به نزدیکان

وخصوصا صله ارحام معروف وزبان زد خاص وعام بود/وبا شروع جنگ زندگی اونیز وارد مرحله

جدیدی شد/ وارد بسیج شد و به جبه حق علیه باطل اعزام گردید ابتدا تاچند ماهی در گردان

های عملیاتی تیپ نبی اکرم(ص) مشغول و سپس عضو اطلاعات وعملیات تیپ شدند در

زمانی که در جبهه بودند مرتبا از طرف دوستان اعم ازدوستانی که همکارش بودند و دوستانی

که خارج از تیپ بودند به ایشان توصیه می شد که شمابه پشت جبهه بروید و درانجا خدمت

نمایید تا بتوانید به خانواده وافراد تحت تکلفت وهمسر وفرزندانت برسی ولی ایشان هیچ وقت

راضی به این کار نمی شد و جبهه را ترک نمی گفت./خلاصه کلام اینکه هرچه از

اخلاص /ایمان/ عشق وعلاقه این شهید به اسلام /انقلاب و امام گفته شود باز کم است و

مانند قطره ای از دریا است/.

وصیت نامه شهید...

دوشنبه 86/9/12   ساعت 12:59 صبح

نویسنده مطالب زیر:   سید موسوی  

 

قسمتی از زندگی نامه سردار شهیدمرتضی جاویدی 

متولد
 :   1337               محل تولد : روستای جلیان(فسا)
 
سال ازدواج :  1360                     تعداد فرزنداندو دختر
 
آخرین عملیات : کربلای 5              محل شهادت :شلمچه


شهید مرتضی جاویدی در تیرماه سال 1337درروستای
جلیان فسا دریک خانواده متدین ومذهبی دیده به جهان گشود
 
ودرحال و هوای صمیمی روستا پرورش یافت .
 
همزمان با تحصیل به کارهای مختلفی چون دامپروری و
 
کشاورزی مشغول گردید تا بدینوسیله علاوه برتأمین هزینه
 
تحصیل به امرار معاش خانواده کمک نماید. وی تحصیلات
 
خود را در سال 1356 با مدرک دیپلم  تجربی با موفقیت
به پایان رساند.
شهید جاویدی
که برحسب دستور امام خمینی(ره) مبنی
بر ترک پادگنها از خدمت سربازی در رژیم ستم شاهی امتناع
ورزید ،پس از پیروزی انقلاب با انگیزه ای متعالی به جمع آفتابی
 
پاسداران پیوست وبه عضویتاین نهاد مردمی در آمد.
شهید جاویدی همیشه خود را سرباز ویک بسیجی کوچک
 
می دانست .
 
هرگاه از مسئولیت وی درجبهه سوال می شد باکمال
فروتنی جواب می داد :  فقط یک خدمتگزارم و اینکه سرباز
امام زمان هستم و بسیار خوشحالم.

برای خواندن بقیه زندگی نامه ودیدن قسمتی ازدست نوشته های شهید

ادامه مطلب...

دوشنبه 86/8/21   ساعت 10:57 عصر

نویسنده مطالب زیر:   سید موسوی  

     

کجایید ای شهیدان خدایی   بلاجویان دشت کربلایی


یکشنبه 86/8/6   ساعت 9:17 عصر

Copyright ©  www.persian templates.com