سلام عليكم و رحمه الله
متنتان را بسيار با احساس نوشته بوديد
خيلي دلم گرفت آنچه از دل بر آيد لا جرم بر دل نشيند.عموي من نيز خود شهيديست گمنام و هر وقت دلم براي آن عمويي كه هيچوقت به چشم دنيايي نديده ام فكر مي كنم بي اختيار با خود مي گويم عموي عزيزم براي ما چه خوب شد نيامدي كه اگر مي آمدي، نمي دانم بايد از كدامين كوچه ي شهر عبورت مي داديم تا بوي تعفن آور گناه و عصيان مشامت را نيازارد. اگر مي آمدي نمي دانم بايد كدامين خيابان را آذين مي بستيم كه با گناه چهره به چهره نشوي.و.......
مردم شهر ما، همان كوچه هايي كه يك روزي در آن قدر مي زدي را بن بست كرده اند و آن بن بست را به نامت. بن بست شهيد گمنام ناميده اند.
زهي خيال باطل!!!!!!!!آنها نميدانند شهيد گمنام بن بست ندارد. اين من و امثال من هستند كه در بن بست دنيا گرفتار آمده ايم.
التماس دعا