به چه می اندیشی یا سید علی؟
دست بر سینه نگاه اشدائی ات را بر زمین دوخته ای. کلُّ إناءٍ یترشح بما فیه.رنگ رخسار خبر میدهد از سر درون، یا سید علی!
به کهف فکر میکنی؟ به تنهایی؟ به غربت؟
به مردم؟به روزگار؟به آینده؟
نکند در اندیشه ی چاه باشی، یا سید علی
وای ...وای ...وای بر ما اگر تو در چنین اندیشه ای باشی
(تو چه فکرمیکنی هر چه به فکرت می رسه بنویس)
|